آیا شما یک مدیر داده محور هستید؟
امروزه بسیاری از شرکتها از داده برای تصمیمگیری در حوزههای مختلف از توسعه محصول گرفته تا استخدام و تبلیغات بهره میبرند. بر اساس یکی از مطالعات اخیر که توسط اساتید دانشکده مدیریت دانشگاه ام.آی.تی (MIT) در آمریکا صورت گرفته است، شرکتهای پیشرو در هر صنعتی از روشهای داده محور در تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند. آنان به شکل کمّی نشان دادهاند که این شرکتها از شرکتهایی که از روشهای دادهمحور استفاده نمیکنند، سودآورتر هستند.
از سمت دیگر ما در دورهای به سر میبریم که امکانات بیسابقهای برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل داده فراهمشده است. امروزه روشهای تحلیلی کسبوکار در حال دگرگون کردن مدلهای کسبوکار هستند.
در مقالات دیگری هم توضیح دادهام که چرا ممکن است مدیران بهسرعت نتیجهگیریهای اشتباه کنند و یا کیفیت تصمیماتشان تحت تأثیر خطاهای ادراکی پایین بیاید.
مجموع این دلایل بیش از گذشته مدیران را به این سمت سوق میدهد که برای بهبود کیفیت تصمیمگیری خود به سمت سبک مدیریتی داده-محور حرکت کنند.
ازآنجاکه همواره توصیه میکنم بهتر است در مدیریت از واژهها و عبارات مبهم خودداری کنیم، در این مقاله به دنبال آن هستم که برای مدیران روشن کنم که تصمیمگیری دادهمحور دقیقاً به چه معنی است.
ویژگیهای یک مدیر دادهمحور
برای آنکه خود را محک بزنید تا چه حد یک مدیر دادهمحور هستید، خودارزیابی زیر را انجام دهید:
سؤالات مختلف این خودارزیابی ویژگیهای یک مدیر دادهمحور را روشن میکند؛ اما چند نکته لازم به توضیح بیشتر است.
اول، در سازمانهای دادهمحور تا جای ممکن تصمیمات در پایینترین سطح گرفته میشود. وقتی با برخی از مدیران گفتگو میکنم یکی از نکاتی که در صحبتهای آنان پررنگ است گلهمندی از کمبود وقت در انجام وظایفشان است. وقتی در خلال گفتگو بیشتر در فعالیتهای روزمره آنان دقیق میشوم، مشخص میشود بسیاری از آنان عمدتاً درگیر مسائل ریزودرشت اجرایی سازمان خود هستند. در نقطه مقابل یک مدیر اجرایی دیدگاهش را نسبت به وظایف خود چنین توضیح میدهد: “هدف من این است که در طول یک سال، تنها شش تصمیم بگیرم. البته این یعنی که شش مسئله اصلی را که برای تصمیمگیری از همه مهمتر هستند تشخیص دهم. همچنین مطمئن شوم که کسانی که به من گزارش میدهند دادههای لازم و اعتمادبهنفس کامل برای تصمیمگیری در مورد بقیه تصمیمات را دارند.” واقعیت این است که منتقل کردن بسیاری از تصمیمات به سطوح پایینتر سازمان، زمان مدیران ارشد را برای گرفتن تصمیمات مهمتر باز میگذارد. همچنین کسانی که در سطوح پایینتر مسئول آن تصمیمات میشوند، وقت و دقت بیشتری را برای آن تصمیمات اختصاص میدهند.
دوم، مدیران دادهمحور به این نکته آگاه هستند که فرآیندها دارای واریانس هستند. حتی اگر یک فرآیند بسیار ساده و یا خیلی کنترلشده هم باشد، بازهم متغیرهای درگیر در آن دارای نوسان هستند. یک مدیر دادهمحور کاملاً آگاه است که استفاده کردن از یک عدد یا قطعی فرض کردن متغیرها چگونه ممکن است در تصمیماتش خطا ایجاد کند. در مقاله “خطا در استفاده از میانگین” این مسئله را شرح دادهام.
سوم، مدیر دادهمحور روی به دست آوردن اطلاعات باکیفیت تأکید زیادی دارد. خاطرم هست یکی از دانشجویانم، تصمیم در مورد رشته انتخابی خود در دوره کارشناسی را جزء تصمیمات بدش قلمداد میکرد. وقتی از او درباره جزئیات تصمیمش پرسیدم پاسخش این بود که در زمان انتخاب رشته تصور میکرده، رشته انتخابی با مسیر شغلی که در ذهن داشته مربوط است درحالیکه بعدها فهمیده اینگونه نیست. درواقع او در لحظه تصمیم نتوانسته اطلاعات مناسب با مسئله را گردآوری کند. مشابه این وضع در مورد مدیران صادق است. مدیر دادهمحور میداند که کیفیت تصمیماتش بهتر از کیفیت دادههایی که در اختیار دارد، نخواهد بود. بسیاری از عدم قطعیتها ناشی از عدم معرفت و آگاهی ما نسبت به موضوع است. داشتن اطلاعات باکیفیت میتواند فهم بهتری از واریانس موجود در فرآیندها و ریسکهای پیشرو بدهد.
چهارم، مدیر دادهمحور با استنتاج آماری و مبتنی بر داده آشناست. لزومی ندارد مدیر با جزئیات، در جریان روشهای تحلیلی باشد. اما در دنیای امروز مدیر باید این مهارت را داشته باشد تا بتواند بر مبنای تحلیل داده تصمیمگیری کند. برای آشنایی بیشتر مقاله “مقدمهای بر تصمیمگیری دادهمحور برای مدیرانی که از ریاضیات متنفرند” را بخوانید.
پنجم، یادگیری در مرکز تصمیمگیری داده-محور قرار دارد. فرد یادگیرنده دائماً تصمیمات خود را مورد ارزیابی و بازنگری قرار میدهد. اگر شواهد و دادهها نشان دهند، یک تصمیم اشتباه است آنان سریعتر پیشگام میشوند تا آن تصمیم را متوقف کنند. به همین دلیل مدیر دادهمحور به دنبال این نیست تا شواهدی از دادهها بیابد که ایدههای خودش را حمایت کند؛ بلکه هدفش آن است تا حقایق را کشف کند.
برای آشنایی بیشتر با اهمیت یادگیری در تصمیمات مدیریتی، مقاله “یادگیری دوحلقهای” را بخوانید.
یکی از روشهای مهم یادگیری در کسبوکار آزمایش کردن است. برای آشنایی با مفهوم آزمایش در کسبوکار (Business Experiment) این مقاله را بخوانید.
اگر بخواهید یک مدیر داده-محور بشوید، باید از کجا شروع کنید؟
اگر میخواهید به سبک مدیریتی داده-محور نزدیک شوید و یا در خود بهبود بیشتری ایجاد کنید، خود را تحتفشار قرار دهید تا تصمیمات بیشتری را به سطوح پایینتر سازمان انتقال دهید. این توصیه در نگاه اول ممکن است دشوار یا خلاف شهود به نظر برسد، بخصوص برای مدیرانی که عادت کردهاند احساس کنترل زیادی روی امور داشته باشند. همانطور که اشاره کردم مدیر داده-محور اولویتهای تصمیمگیری خود را میشناسد و میداند زمان و تلاش خود را روی کدام تصمیم متمرکز کند.
نکته بعد سرمایهگذاری در سازمان برای به دست آوردن دادههای باکیفیت است. اگر شما به منابع داده قابلاطمینان دسترسی نداشته باشید، نمیتوانید به سمت تصمیمگیری دادهمحور حرکت کنید. در این حالت صرفاً به شهود خود محدود خواهید شد. داشتن دادههای باکیفیت یک الزام است.
استفاده از داده برای تصمیمگیری و ترکیب آن با شهود خود یک فرآیند زمانبر است که نیاز به تجربه و یادگیری دارد. بهتر است دانش آماری خود را از طریق مطالعه و شرکت در دورههای آموزشی که برای مدیران طراحی شده، افزایش دهید. مهمتر آنکه باید تا میتوانید سعی کنید در عمل از داده برای بهبود تصمیمگیریهای خود استفاده کنید تا در بهکارگیری از رویکردهای دادهمحور خبرهتر شوید. همینطور مطمئن شوید که تیم تحت مدیریت خود را نیز در این مسیر همراه و همفکر کنید و در توانمندسازی آنها بکوشید.